خلاصه ای از کوانتوم به زبان ساده
هدف اصلی از بحث های کوانتومی و دیگر بحث های علمی به دست آوردن ابزاری است برای درک بهتر حقایق عالم ماوراء، و به یاد داشته باشیم که اینها تنها ابزاری است در دستان مان و تجربه واقعی چیزی جدای از اینهاست. دانستن بودن نیست، همه حقایق بایستی بطور واقعی تجربه شوند.
کوانتوم درست مثل فانوسی است که وقتی در دست داشته باشیم بهتر و مطمئن تر در تاریکی قدم برمی داریم و جلوی پای خود را روشن نگه می داریم. برای رسیدن به این درک پیش زمینه هایی لازم است که یکی یکی مرور می کنیم.
فیزیک قدیم (کلاسیک)، قوانین نیوتن
پیدایش فیزیک جدید
تبدیل ماده به انرژی و انرژی به آگاهی
توهم و واقعیت در محور اعداد و فضاهای سه بعدی
جهانهای موازی
فیزیک قدیم یا فیزیک کلاسیک
فیزیک قدیم بر پایه سه قانون اصلی نیوتن قرار داشت. با این سه قانون تمام وقایع را توجیه و تفسیر می کردند. این سه قانون را به ترتیب مرور می کنیم.
قانون اول نیوتن:
این قانون می گوید ” اگر بر جسمی که ساکن است یا با سرعت یکنواخت حرکت می کند نیرویی وارد نشود این جسم تا ابد به سکـون یا حرکت یکنواخت خود ادامه می دهد. “
به نظر شما این قانون در زندگی تان حاکم هست یا نه؟ بسیاری از رفتارها و عادات ما تحت تأثیر این قانون قرار دارند! شما از صبح که از خواب بیدار می شوید تا شب همیشه یک آداب و رسومی رو تکرار می کنید، همیشه یک مدل زندگی می کنید، همیشه یکجور حرف می زنید و… و از این جالبتر اینکه زندگی شما با زندگی پدر یا مادرتان چندان تفاوتی ندارد. اگر پسر هستید الگوی شما پدرتان یا هر مردی که در بچگی توجه تان را جلب کرده و اگر دختر هستید به همین صورت از مادر یا هر زنی دیگر پیروی می کنید.
فرزند شما هم مثل شما خواهد بود و … این یکنواختی گاهی تا چندین نسل ادامه پیدا می کند تا اینکه یک مرتبه جهشی اتفاق افتد. دقت کرده اید که هر چیزی که برخلاف آداب و رسوم تان باشد چقدر شما را نگران و مضطرب می کند؟ هر عقیده ای برخلاف عقیده شما ، شما را کلافه می کند، هر تغییری در زندگی شما را نگران می کند، حتماً نگرانی های خودتان در موقع انتخاب همسر ، انتخاب شغل، تغییر محل سکونت و ….. را هیچوقت از یاد نخواهید برد.
ادامه قانون اول نیوتن:
بیایید بر رفتارهای درونی مروری کنیم، شما وقتی بچه بودید و کسی مخالف میل شما رفتار می کرد عکس العمل نشان می دادید، قهر می کردید، خشونت به خرج می دادید و… آیا الان که پنج سال، ده سال، بیست سال ، سی سال، چهل سال از آن موقع گذشته فرقی کرده اید؟ شما وقتی نوجوان بودید جنس مخالف برایتان جذابیت داشت و با دیدن یک صحنه تا مدتها در فکر خود مشغول بودید آیا هنوز هم گیر همین مسائلید؟
وقتی بچه بودید و مادرتان با خواهر کوچکترتان مهربانتر بود، حسادت می ورزیدید آیا هنوز هم همانگونه هستید؟ اگر به تمام رفتارها، عقاید و خصوصیات درونی مان دقت کنیم می بینیم که ما از بچگی تابحال هیچ رشدی نکرده و یا هیچ تغییری واقعی نداشته ایم فقط ظاهرمان تغییر کرده است.
بگذارید قانون دوم را بگوییم تا نتیجه گیری بهتری داشته باشیم.
قانون دوم نیوتن:
قانون دوم نیوتن می گوید ” اگر بر جسمی که ساکن است یا حرکت یکنواخت دارد نیرویی وارد شود، جسم در جهت نیرو، شتابی متناسب با نیرو خواهد گرفت. “
شتاب یعنی میزان تغییر سرعت در واحد زمان (ثانیه)، هرچه تغییر سرعت در واحد زمان بیشتر باشد، می گوییم شتاب جسم بیشتر است. از طرفی هر چه نیرو بیشتر باشد جسم می تواند شتاب بیشتری داشته باشد. با توجه صحبت های قبلی مان می بینیم برای هر تغییری در درون و در عادات مان بایستی نیرویی وجود داشته باشد، این نیرو در زندگی ما چیست؟ این نیرو می تواند برخورد با یک ایده جدید در زندگی باشد، برخورد با روشی جدید از زندگی، یا تغییری در موقعیت اجتماعی خانواده و یا هر عامل تغییردهنده فردی یا اجتماعی.
در فیزیک اصطلاحی وجود دارد به نام اینرسی، اینرسی میزان مقاومت جسم در تغییر سرعت است. هر چه جسمی جرم بیشتری داشته باشد، در برابر تغییر سرعت مقاومت بیشتری از خود نشان می دهد. این مورد نیز در زندگی روزانه ما حاکم است، ببینید چقدر در برابر تغییر موقعیت ها انعطاف از خود نشان می دهید؟ چقدر در برابر نظریات دیگران مقاومت نشان می دهید؟ میزان منیت و نفس شما تعیین می کند که در برابر خداوند سر تسلیم فرود آورید یا نه! بنابرین می بینیم که با این قوانین واقعاً می توان رفتارهاری یک فرد یا یک جامعه را پیش بینی کرد.
قانون سوم نیوتن:
“هرگاه بر جسمی نیرویی وارد کنید آن جسم نیرویی مساوی و مخالف جهت بر شما وارد می کند.” این قانون در برخوردها و رفتارهای متقابل کاملاً حاکم است. حتی در تمام ادیان در مورد نتیجه اعمال صحبت شده که هرگونه رفتار کنید همانگونه در انتظار شما خواهد بود.
اینها سه قانون نیوتن در مورد جهان و فیزیک بود که با آنها می توان بسیاری از وقایع را پیش بینی کرد. ولی آنچه که مسلم است همه اتفاقات قابل پیش بینی نیستند، بسیاری از وقایع هستند که برخلاف انتظار ماست. و این باعث پیدایش فیزیک کوانتوم یا فیزیک جدید شد. البته وارد مباحث فیزیکی تخصصی نمی شویم فقط به اختصار شرح می دهیم.
قانون سوم نیوتن و قانون جذب:
در فیزیک جدید دیگر با قطعیت نمی توان واقعه ای را پیش بینی کرد، بلکه یکسری احتمالات برای هر واقعه ای وجود دارد. اگر در زندگی بخواهیم آن را توضیح دهیم برای آینده شما، خود شما نقش بسیار تعیین کننده ای دارید. افکار شما ، اعمال شما و گفتار شما انرژی هایی در اطراف شما ایجاد می کنند که طبق قانون جذب (در کائنات هر چیزی مشابه خودش را جذب می کند) این انرژی ها ، انرژی های مشابه خودشان را به سمت شما می خوانند.
با قوانین جدید بطو حتم می توان گفت که هیچ چیزی در این جهان اتفاقی نیست. اگر شما امروز در خیابان اتفاق خوب یا بدی برایتان می افتد، به هیچ وجه اتفاقی نیست بلکه نتیجه عملکرد مجموعه وجودی شما در روزها و ماه ها و سالیان گذشته است. امکان ندارد که شما به چیزی فکر کنید و آن چیز برایتان اتفاق نیفتد. اگر کسی دوست دارد خودش را بشناسد می تواند از اتفاقاتی که به سمتش می آیند محدوده خودش را تعیین کند که در جهت خیر است یا شر؟!
یکی از مباحث اصلی کوانتوم بحث تبدیل انرژی به ماده و برعکس می باشد. طبق فرمول انیشتین ( E=MC2) هرگاه جسمی سرعتش از سرعت نور بیشتر شود امکان تبدیل آن به انرژی وجود دارد؛ به نسبتی که چقدر سرعت جسم از سرعت نور بیشتر شود انرژی حاصله بیشتر خواهد بود.
ادامه قانون سوم نیوتن:
مبحث دیگر در کوانتوم توهمی بودن بعضی از مسائل است. در واقع فرق توهم و واقعیت مربوط به توانایی های ما در ادراک و تشخیص مسائل است. در این دنیای فیزیکی، ما ابزارهای محدودی در دست داریم که با این ابزارها نمی توان به حقیقت اصلی دست پیدا کرد و برای همین برداشت های ما همیشه غیرواقعی است. خیلی از چیزهایی که به آنها محکم چسبیده ایم جز توهماتی بیش نیستند.
یکی از مباحث جالب فیزیک جدید “کف کوانتومی” است. در واقع کف کوانتمی مجموعه ای از احتمالات هست که همیشه در دسترس شما قرار دارد و خواسته های درونی شما تعیین می کند که کدامیک از احتمالات به سویتان بیاید. برای همین تمامی ادیان تأکید فراوان دارند که اعمال خوب انجام دهید تا انرژی های خیر جهان هستی به سوی شما سرازیر شوند.
یکی دیگر از مباحث فیزیک جدید جهان های موازی است. فیزیکدانان جدید بر این اعتقادند که هر واقعه ای که در این جهان رخ می دهد احتمالات دیگری هم دارد، این احتمالات در جهان های دیگری همزمان با دنیای فیزیکی رخ می دهند. می توان این بحث را با کالبدها منطبق کرد که آنچه شما فکر می کنید یا انجام می دهید اگر توانایی انجام آن را در دنیای فیزیکی نداشته باشید در دنیاهای متافیزیکی، آن اعمال را انجام می دهید (دنیاهای افکار و رویاهایتان) و مطمئناً نتیجه اینها را خواهید دید.
و اما بحث مهم کوانتوم، جهش کوانتمی است. جهش کوانتمی یعنی چی؟
در فیزیک هرگاه الکترون بتواند آنقدر انرژی کسب کند که به تراز بالاتر دست پیدا کند گفته می شود که برای این الکترون جهش کوانتمی رخ داده. اگر بخواهیم در زندگی این را منعکس کنیم مجموعه تغییراتی که در فرد بوجود می آید بتدریج آنقدر بزرگ می شود که او را دگرگون می کند و از او فردی جدید می سازد. در متافیزیک می توانیم بگوییم که شخص در مسیر کالبدها بالاتر رفته است.
تمام تلاش سالکین، رسیدن به همین جهش بزرگ است که بطور واقعی وجودشان را متحول کند و دیگر به گذشته ناپاک و پلیدی که داشته اند برنگردند. چگونه به این نتیجه بزرگ برسیم؟ این سؤالی است که ذهن همه را به خود مشغول کرده است. برای رسیدن به چنین هدف والایی بایستی با تمام وجود تلاش کرد. زندگی معنوی و عارفانه، زندگی است که فرد در تمام جهات و شئونات زندگی، فقط و فقط در فکر تعالی و پیشرفت به سوی آفریدگار خویش است.
ادامه جهش کوانتمی
در جهت نیل به این هدف شخص تمرینات معنوی مشخص و دائم و یکنواخت دارد. فردی که با نیت رسیدن به خدای خویش حرکت می کند هیچگاه خستگی در خود احساس نمی کند؛ گرچه که راه پر از خطرهای بزرگ و ناشناخته است.
با تمرینات تنفسی، ریلکسیشن و مدیتیشن های منظم، بتدریج انرژی شخص بالا می رود و با تمرکز بر خداوند و الهیات خود را در معرض فیوضات الهی قرار می دهد و با اعمال نیک و خیرخواهی برای مخلوقات و بندگان خداوند و پراکندن نسیم مهر و دوستی در جهان، لیاقت بودن و ماندن در مسیر الهی را امکانپذیر می سازد. هرگاه شخص از یکی از این سه اصل مهم خسته شود امکان دور ماندن و خدای نکرده گمراهی وجود دارد.
8 comments
بسیار عالی و مفید
تا وقتی دستوراتی مانند نماز و روزه و قران شریعت اسلامی رو داریم دیگه نیازی به مدیتیشن و تمرینات تنفسی نیست
هیچ کس طلا رو ول نمیکنه بچسبه به نقره
بهترین و بی خطر ترین راه حرکت در مسیری که خود خالق هستی ارائه داده اونم از طرق پیامبران
سلام وعرض ادب خدمت شمادوست عزیز وگرامی،نظرجنابعالی پسندیده است که میتوان از گذشتگان علی الخصوص انبیاء درس گرفت و راه آنها راپیمود،ولی متاسفانه درطول تاریخ مشاهده میکنیم که پیروان کلیه مذاهب به جان یکدیگرافتاده و چه بسا پیروان یک مذهب برسرمسائل اعتقادی جان برادرخویش راگرفته وهم اکنون نیز میگیرند،درمطلب فوق اشاره جالبی به افزایش انرژی وارتقاء تراز یا فاز یا فرکانس نموده که راه نجات بشریت از گرفتاریها فقط همین مطلب است وفقط پیروی کورکورانه نمیتواندنجات بخش بوده وباشد تازمانی که پیرو ارتقاء حاصل نکند دنیای ماهمینی هست که میبینیم وتا میلیاردها قرن بعد نیزخواهد بود،جسارت بنده راببخشید،حق نگهدارتان باد
سپاس بابت ارایه نظرتون، حق یارتون عزیز
اصلا میدونی چیه” موکتی”جان
ببین عزیز گرامی نیکی ،خیر و خوبی خیلی فراتر از چند تا معادله دیفرانسیله که تابع موج در کوانتم مکانیک را توصیف یا عدم قطعیت را تشریح میکنه سرورم….
ببین عزیزم یک الکترون یک مقدرا انرژی میگره از یک تراز به تراز بالاتر میپرد این که کار ارزشی نمیکنه تازه تمام این توصیف مشخصا تنها یک فرض است که فیزکدانی برای توجیح آنچه مشاهده کرده ساخته اساسا به قول هایزنبرگ اینه تنها یک مدل ذهنی هستند نه بیشتر ….
من با فهمیدن علم کوانتو و مدیتیشن…. تونستم به اگاهی واقعی در مورد نماز پی ببرم تا الان هیچ ارتقاعی توی نمازم نبود مثل کلاغی که نوک میزدم,مرسی بابت همه مطالبتون به امید روزی که هممون به اگاهی برسیم خدارو انقدر از خودمون نا امید نکنیم
سلام
میشه خیلی راحت بگید که کوانتومی یعنی چه به زبان ساده
ممنونم
منم معتقدم ریلکسشن و تمرینات تنفسی راه رسیدن به فیوضات الهی و تعالی انسان نیست.
ما نمونه های بارزی از انسانهای متعالی داریم که شاید یکبار هم به روشها متوسل نشدند.