توازن با وزن و آهنگ طبیعت و بیداری نیروهای درون :

سلام عزیزان، امروز بیست و پنجمین روز از برنامه مربی گری روح است و این سفر ۲۸ روزه برایم تجربه ای عالی بوده است؛ باور کردن این سخت است که ما بعد از امروز فقط سه روز دیگر داریم؛ من عقیده دارم که باید تا آخر کار رفت، پس من به دنده بالاتر می زنم و خودم رو با وزن و آهنگ طبیعت هماهنگ می کنم؛ (بخاطر داشته باشید که بعد از تکمیل برنامه یک کار نهایی نیز وجود دارد؛ ولی آن را بعدا برایتان می گویم).

سمفونی وزن و آهنگ طبیعت :

لازم است نیروهای درون تان را بیدار کنید؛ ما در یک کهکشان دارای وزن و آهنگ (ریتمیک) زندگی می کنیم؛ هر قسمتی از طبیعت، زبان، وزن و آهنگ یگانه خود را دارد و هر گل و پرنده و درخت کلام خود را دارد، که با هم سمفونی اساسی را بوجود می آورد که تمام زندگی را به هم پیوند می دهد؛ ما دائم با وزن و آهنگ نیروهای طبیعت احاطه شده ایم؛ اگر برای آرامش و سکون خود کمی وقت بگذاریم، می توانیم وزن و آهنگ دنیای طبیعت را در درون خود احساس کنیم.

جمله تأکیدی برای امروز

«من با وزن و آهنگ طبیعت زندگی در توازن هستم».

امروز :

به وزن و آهنگ همه فرم ها و نقش های طبیعت اطرافتان توجه کنید؛ از جمله طلوع و غروب خورشید، دراز شدن سایه ها در مدت روز، حرکت حیوانات و حشرات و تغییر الگوهای هوا؛ همچنین با وزن و آهنگ درونی خود هماهنگ شوید؛ آیا آنها با وزن و آهنگ طبیعت تنظیم شده و هماهنگ به نظر می رسند؟

خلاصه پایه های زمانی جهت انجام تمرین مربی گری روح :

پایه اول، متعهد شدن به زمان کمی برای تغییر و تحول!

تقویت نیروی روحمان توسط طبیعت؛

پایه دوم، متعهد شدن به زمان بیشتری برای تغییر و تحول!

زمین شوید؛

پایه سوم، متعهد شدن به زمان نامحدود برای تغییر و تحول!

وزن و آهنگ های طبیعت را در خود بیدار کنید.

پایه اول، تقویت نیروی روحمان توسط طبیعت :

به دلیل اینکه طبیعت پیرامون ما کم کم ناپدید می شود، ما نیز مساحت های وسیعی از طبیعت رام نشده درونمان را از دست می دهیم؛ مثل این است که خاک حاصلخیز روحمان کم کم تهی می شود؛ هر روز، با از دست دادن قسمتی از میراث طبیعت اطرافمان، میراث درونیمان نیز از بین می رود.

یکی از سریعترین راه ها برای تقویت انرژی ذخیره روحمان این است که در طبیعت وقت بگذاریم؛ نکته قابل توجه در مورد مغز بشر این است که طبق تحقیقات، حتى تصور در طبیعت بودن، می تواند همان نتیجه مثبت بیوشیمیایی و فیزیولوژی را بدهد که وقتی واقع در طبیعت وقت می گذرانیم.

انجام تمرین تجسم :

امروز، ۱۵ دقیقه وقت بگذارید، چشمانتان را ببندید و خود را در یک مکان زیبا و با طراوت طبیعت مجسم کنید؛ تا آنجا که می توانید آن را برای خودتان واقعی کنید و مجسم کنید که واقعا در آنجا هستید؛ شما شاید چمنزاری در یک کوهستان، یک ساحل آفتابی، یک دریاچه در ارتفاع زیاد که با قله کوه های پر برف احاطه شده است و یا جای دیگری را تجسم کنید؛ این تمرین خوبی است که چند بار در روز انجام دهید، چون حتی چند ثانیه خود را در طبیعت مجسم کردن انسان را جوان می کند).

پایه دوم، زمین شوید :

مردم بومی می دانستند که زمین زنده است و تمام آنچه در طبیعت وجود دارد به هم مربوط است؛ آنها می دانستند که هر فرد، بخشی از طبیعت است و از آن جدا نیست؛ یکی از قویترین تمرین هایی که برای فعال کردن نیروهای پنهان شده درونتان می توانید انجام دهید این است که مجسم کنید زمین و با جنبه های مختلفی از آن هستید؛ برای اینکار وارد تمرکز فکری شوید.

انجام تمرین :

تجسم کنید که بدنتان گسترش می یابد تا احساس کنید زمین هستيد؛ گرمای عمیق را در مرکز خود احساس کنید؛ به کوه های عظیم و اقیانوس های عمیق در سطح خود توجه کنید؛ احساس کنید که به دور نیروی قدرتمند خورشید می چرخید؛ نیمه ای از شما نورانی است و نیمه دیگر در تاریکی است؛ شما همیشه توازنی بین تاریکی و نور هستید و در یک کهکشان بی انتها می چرخید.

در خاتمه این تمرین، تصور کنید که جنبه های مختلفی از زمین هستید؛ برای مثال، تجسم کنید که یک درخت بلوط بزرگ، تپه طلایی، کوه بلند و یا علف هستید؛ بعضی از فرهنگ ها از کلمه تغییر شکل، برای نامیدن توانایی وارد شدن به ضمير عناصر مختلف طبیعت استفاده می کنند؛ تجسم کنید که تغییر شکل می دهید و یا حل می شوید در ضمير عنصری از طبیعت که انتخاب کرده اید؛ در دفتر فرایندتان احساساتی را که از آن عنصر طبیعت حس کردید بنویسید، برای مثال، یک گوش ماهی در ساحل، یک درخت بید و یا یک گل رز بودن.

پایه سوم، وزن ها و آهنگ های طبیعت را در خود بیدار کنید :

امروز به طبیعت بروید؛ لازم نیست که به یک پارک حفاظت شده و با طبیعت دست نخورده بروید؛ به یک درخت تکیه دهید، روی زمین دراز بکشید، انگشتان پایتان را در شن ها فرو ببرید و یا دستتان را روی خزه ها بگذارید؛ واقعا بگذارید که بدنتان طبیعت را لمس کند؛ حتی اگر روی زمین برف است، بیرون بروید، یک مشت برف بردارید و آن را بو بکنید، بگذارید کمی از آن روی زبانتان آب شود و آن را با صورتتان لمس کنید؛ یا اگر در آپارتمانی داخل شهر هستید، پنجره را باز کنید، نسیم باد را تنفس کنید و به ابرها و یا ستارگان نگاه کنید؛ نیروی طبیعت اطرافتان را به نوعی در بر بگیرید؛ اما وقتی که طبیعت را لمس کردید، چشمانتان را ببندید و احساس کنید که در زمین جذب می شوید؛ احساس کنید که چگونه روح مهربان زمین با روحتان ترکیب می شود.

پس از انجام دادن این تمرین احساس آرامش و سکون می کنید، حس می کنید ریتم های طبیعت با ریتم های درونی شما ترکیب و موزون می شود؛ تجربه خود را پس از انجام دادن این تمرین در دفتر فرایندتان بنویسید.